همه ما در زمان هایی از زندگی روزمره مان احساسات ناخوشایندی را تجربه می‌کنیم و برخی اوقات به دلیل خاصی احساس خستگی، نگرانی، بی‌حالی و… داریم. همه‌ی این احوالات به صورت مقطعی نگران‌کننده نیست. اما اگر مدت زمان زیادی است که تجربه‌هایی از این دست دارید، ممکن است شروع افسردگی خفیف یا مالیخولیایی باشد. بیماری مالیخولیا یکی از انواع افسردگی است که نشانه‌های آن به صورت مداوم و طولانی مدت در فرد پایدار می‌ماند.

اگر به دنبال شناسایی نشانه‌های بیماری مالیخولیا و روش تشخیص و درمان آن هستید، این مقاله پاسخی جامع به سوالات شما درباره افسردگی ملانکولیک یا مالیخولیا است.

اصطلاح مالیخولیا به چه معنا است؟

اصطلاح “مالیخولیا” یکی از قدیمی‌ترین اصطلاحاتی است که در روانشناسی و حتی ادبیات استفاده می‌شود. این اصطلاح از زمان معرفی بقراط در قرن پنجم قبل از میلادی وجود داشته است و در یونانی به معنی “صفرا سیاه ”  و در طب سنتی ایران به معنای “سودازدگی” است. بقراط معتقد بود که ازدیاد صفرا سیاه (سودا) ، یکی از آنچه او “چهار مزاج ” نامیده است، باعث مالیخولیا می‌شود.

بیماری مالیخولیا به گفته بقراط در طب سنتی، همان صفرای سیاه است.

علائمی که او تحت مالیخولیایی یا سودازدگی طبقه‌بندی کرده است، مانند بی‌خوابی، ترس، غم، بی‌اشتهایی، بی‌قراری؛ تقریباً شبیه به نشانه‌هایی است که ما امروزه از آنها به عنوان علایم افسردگی یاد می‌کنیم.

بیماری مالیخولیا چیست؟

مالیخولیا که به آن ملانکولیک هم می‌گویند، نوعی اختلال افسردگی اساسی است که به صورت افسردگی حاد مشخص می‌شود. این نوع افسردگی، لذت کامل تقریبا همه چیز را برای بیمار از بین می‌برد و او را دچار بی‌انگیزگی و بی‌رمقی می‌کند.

افسردگی مالیخولیا زیرمجموعه کدام نوع افسردگی است؟

افسردگی مالیخولیا در گذشته به عنوان یک بیماری مجزا در نظر گرفته می‌شد، اما در سال‌های اخیر ملانکولیک نوعی از MDD است، بنابراین بیمار اختلال افسردگی اساسی با ویژگی‌های مالیخولیایی (علائم خاص) تشخیص داده می‌شود.

مالیخولیا یا ملانکولیک از انواع افسردگی اساسی است و نشانه‌هایی مشابه آن دارد.

افسردگی اساسی یا major depressive disorder (MDD) یک وضعیت بهداشت روانی است که با احساس شدید و مداوم ناامیدی، بی انگیزگی و غم مشخص می‌شود. این اختلال می‌تواند بسیاری از زمینه‌های زندگی، از جمله مدرسه، روابط اجتماعی و کار فرد را تحت تأثیر قرار دهد. همچنین ممکن است بر رفتارهای مختلف جسمانی مانند اشتها و خواب و خلق و خو او تأثیر بگذارد.

افراد مبتلا به MDD اغلب علاقه‌ای به فعالیت‌هایی که قبلاً از آنها لذت می‌بردند را دیگر ندارند و در گذراندن اوقات و فعالیت‌های روزانه مشکل دارند. گاهی اوقات، آنها ممکن است احساس کنند که زندگی بی‌ارزش است. با این حال برخی از محققان هنوز بر این عقیده اند که برای بهبود درمان و نتایج آن باید یک سندرم متمایز برای بیماری مالیخولیا در نظر گرفته شود.

علت افسردگی مالیخولیایی

شروع این بیماری معمولاً ناشی از یک رویداد خاص نیست. حتی وقتی اتفاق خوبی می‌افتد، روحیه فرد بهبود نمی‌یابد و احساس خوشایند را تجربه نمی‌کند. بیماران بستری، افراد مسن و کسانی که علائم روان پریشی را نشان می‌دهند بیشتر در معرض افسردگی ملانکولیک قرار دارند.

علل دقیق افسردگی مشخص نیست، اما ژنتیک، سابقه خانوادگی، آسیب‌های گذشته، شیمی مغز و هورمون‌ها ممکن است همه موثر باشند. بنابراین افسردگی مالیخولیایی منشا بیولوژیکی قوی دارد.

جالب است بدانید یک مطالعه تصویربرداری عصبی نشان داده است که یک نشانگر کلیدی فقط در شرکت‌کنندگان مبتلا به افسردگی مالیخولیک دیده می‌شود، اما در افراد بدون افسردگی یا افراد مبتلا به افسردگی غیرمالیخولیایی مشاهده نمی‌شود.

علائم بیماری مالیخولیا

شدت و نوع علایم افسردگی اساسی در افراد مختلف بسیار متفاوت است. برخی از افراد علائم کلی MDD را تجربه می‌کنند، در حالی که برخی دیگر دچار سندروم‌های اضافی مانند مالیخولیا و کاتاتونیا می‌شوند. اکثر علائم را می‌توان با درمان مدیریت کرد که ممکن است شامل دارو و گفتگودرمانی باشد.

از عوارض شایع افسردگی مالیخولیا اختلال در امور عادی زندگی، مثل بهم ریختگی خواب و خوراک است.
از عوارض شایع افسردگی مالیخولیا اختلال در امور عادی زندگی، مثل بهم ریختگی خواب و خوراک است.

افراد مبتلا به افسردگی مالیخولیا ممکن است برخی از علائم افسردگی اساسی را تجربه کنند، مانند:

  • اختلال در خواب ( زیاد یا کم خوابیدن )
  • احساس غم شدید مداوم در بازه زمانی طولانی
  • احساس اضطراب یا بی قراری
  • از دست دادن علاقه به فعالیت‌هایی که زمانی لذت بخش بودند
  • کمبود انرژی یا احساس خستگی
  • خوردن زیاد یا خیلی کم
  • مشکل در تمرکز ، تصمیم گیری و به خاطر سپردن چیزها
  • تغییر در حرکت بدن (به عنوان مثال ، تکان دادن پا در زمانی که قبلا چنین نکرده اید)
  • فکر کردن یا صحبت کردن در مورد مرگ یا خودکشی
  • اقدام به خودکشی

اما به طور خاص علائم افسردگی مالیخولیایی عبارتند از:

  • خلق افسرده همراه با ناامیدی عمیق و احساس پوچی
  • افسردگی مداوم ( شدت آن معمولا صبح بیشتر است)
  • صبح زود بیدار شدن حداقل دو ساعت زودتر از حالت عادی
  • اختلالات روانی حرکتی یا عقب ماندگی، کند شدن حرکت عادی یا تحریک، ایجاد یا افزایش حرکت نامنظم
  • بی اشتهایی یا کاهش وزن
  • احساس گناه کاذب ( بیش از حد یا نامناسب )

تست و تشخیص افسردگی مالیخولیا

پزشک ماهیت، شدت و مدت علائم و همچنین سلامت جسمانی شما را ارزیابی می‌کند و ممکن است برخی آزمایشات مانند آزمایش خون را برای شما بنویسد. برای تشخیص ویژگی‌های مالیخولیایی ، باید حداقل سه مورد از این علائم را داشته باشید:

  • افسردگی متفاوت از اندوه
  • علائم شدید افسردگی در صبحگاه
  • احساس بی قراری و کند شدن فعالیت‌های روزمره
  • کاهش وزن یا کاهش اشتهایی واضح
  • بیدارشدن زودهنگام و غیرعادی در صبح
  • احساس گناه شدید

پزشک به شواهد و علائمی که بیمار در طول روز و در ارتباط با اتفاقات روزمره نشان می‌دهد، به عنوان علائم افسردگی توجه می‌کند.

پزشک برای تشخیص افسردگی مالیخولیا سوالاتی درباره تغییرات خلقی و جسمی او می‌پرسد.

برای تشخیص اولیه افسردگی مالیخولیا پزشک ممکن است چند سوال از شما بپرسد که برخی از آنها در زیر آمده است:

  • آیا برنامه روزانه شما به تازگی تغییر کرده است؟
  • آیا هنوز کارهای لذت بخشی که قبلا داشته اید، برای شما جذاب است؟
  • آیا نشانه‌های شما در صبح بدتر است؟
  • آیا برای بیدار شدن صبحگاهی مسئله ای دارید؟
  • آیا تمرکز کردن برای شما دشوار است؟
  • کیفیت و کمیت خواب شما چطور است؟
  • چیزی وجود دارد که به بهبود روحیه شما کمک کند؟

پزشک حتما احتمال ابتلا به انواع دیگر افسردگی را در نظر می‌گیرد مانند:

پزشک پس از بررسی نشانه‌ها و علائم و پاسخ‌های شما به سوالات و موارد دیگر، بیماری شما را تشخیص می‌دهد.

درمان بیماری مالیخولیا

بیمار مالیخولیا احساس بی انگیزگی، خستگی مفرط، غم شدید و اختلال در خواب و خوراک  و فعالیت های روزانه را تجربه می کند. که البته همه ی این موارد با تشخیص پزشک قابل درمان است.

بنابراین اولین قدم برای تشخیص افسردگی و همینطور افسردگی با ویژگی های مالیخولیایی، مراجعه به پزشک یا متخصص بهداشت روانی است. البته ممکن است به تشخیص پزشک برای بررسی عمیق تر نیاز باشد به روانپزشک نیز مراجعه کنید.

درمان افسردگی، از جمله افسردگی مالیخولیا، ممکن است شامل روان درمانی یا داروهای ضد افسردگی باشد و یک برنامه مراقبت از سلامت روان می تواند به هزینه روان درمانی کمک کند.

روش های زیر برای درمان مالیخولیایی به کار گرفته می شود:

گفتگو درمانی: معمولاً برای درمان افرادی که دارای MDD با ویژگی های ملانکولیک هستند گفتگو درمانی استفاده می شود که شامل ملاقات منظم با درمانگر برای بحث در مورد علائم و مسائل مربوط به آن است. این روش می تواند به فرد بیمار کمک کند تا بتواند:

  • با بحران یا رویداد استرس زا دیگر سازگار شود
  • باورها و رفتارهای منفی را با باورهای مثبت و سالم جایگزین کند
  • مهارت های ارتباطی اش بهبود یابد
  • با چالش ها کنار بیاید و مشکلات را حل کند
  • عزت نفس وی افزایش یابد
  • احساس رضایت و کنترل را در زندگی به دست آورد

گروه درمانی: علاوه بر گفتگو با پزشک، یک درمان گروهی می تواند به شیوه ای مشابه کمک کند و به بیمار این توانایی را می دهد که احساسات خود را با افرادی که می توانند ارتباط برقرار کنند، به اشتراک بگذارد.

دارو درمانی: با توجه به اینکه افسردگی مالیخولیک ریشه بیولوژیک دارد، دارو معمولا بخشی از برنامه درمان است. عملکرد مغز، نیاز به دارویی دارد که روی علل بیولوژیکی تاثیر بگذارد. اما نکته مهم این است که داروها فقط باید با نظر پزشک متخصص تجویز و استفاده شود، به این دلیل که عوارض داروهای ضد افسردگی بسیار جدی است و ممکن است حال بیمار را بدتر و روند درمان را مختل کند.

انواع داروهای ضد افسردگی که ممکن است برای افسردگی ملانکولیک استفاده شوند عبارتند از:

مهارکننده های بازجذب سروتونین (SSRIs): این داروها با تغییر نحوه عملکرد سروتونین انتقال دهنده عصبی در مغز و در نتیجه بهبود خلق و خو عمل می کنند. انواع متداول آن شامل پروزاک (فلوکستین) ، پاکسیل (پاروکستین) ، زولوفت (سرترالین) و اس سیتالوپرام (لکساپرو) است.

نوراپی نفرین و مهار کننده های بازجذب دوپامین (NDRIs): ولبوترین (بوپروپیون) تنها دارویی است که در این کلاس بر نوراپی نفرین و دوپامین تأثیر می گذارد.

مهارکننده های بازجذب سروتونین-نوراپی نفرین SNRIs : این دسته از داروها بر نحوه عملکرد سروتونین و نوراپی نفرین در مغز تأثیر می گذارد. انواع رایج آن سیمبالتا (دولوکستین) و افکسور(ونلافاکسین) است.

داروهای ضدافسردگی سه حلقه ای (TCA): اینها داروهای ضد افسردگی نسل اول هستند و ممکن است عوارض جانبی بیشتری نسبت به نسخه های جدید داشته باشند. این کلاس شامل توفرانیل (ایمی پرامین) ، پاملور (نورتریپتیلین) و آمی تریپتیلین است.

داروهای ضدافسردگی غیر معمول: این داروها بر مواد شیمیایی مغز تأثیر می گذارد که به نظر می رسد خلق و خو را بهبود می بخشد. نمونه هایی از داروهای این گروه عبارتند از: رمرون ( میرتازاپین) ، ترادوزون، ورتیوکستین (ترینتلیکس) و ویلازودون (ویبرید).

مهار کننده های مونوآمین اکسیداز (MAOIs): این یکی دیگر از گروه های قدیمی داروهای ضد افسردگی است که می تواند عوارض جانبی جدی داشته باشد اما ممکن است برای افراد خاصی گزینه مناسبی باشد. داروهای اصلی این کلاس عبارتند از: پرنات (ترانیل سایپرومین) ، ناردیل (فنلزین) و مارپلان (ایزوکربوکسازید).

گاهی اوقات زمانی که سایر درمان های افسردگی شکست خورده است، درمانی به نام الکتروشوک درمانی (ECT) توصیه می شود.

سبک زندگی مناسب بیمار مالیخولیا

از آنجا که افسردگی مالیخولیا با احساسات عمیق غم، عدم علاقه به فعالیت های روزمره و از دست دادن لذت مشخص می شود، می تواند اختلالات عمده ای در نحوه عملکرد فرد در بسیاری از زمینه های زندگی ایجاد کند.

اگر مشکوک هستید که علائم ملانکولیک دارید، باید با پزشک خود صحبت کنید. داروهای ضدافسردگی اولین خط درمان این بیماری هستند و می توانند بسیار موثر باشند. با این حال، برخی از کارها وجود دارد که می توانید برای مدیریت علائم و تکمیل درمان های مبتنی بر دارو انجام دهید.

تغییر سبک زندگی به روشی مناسب در درمان بیماری مالیخولیا موثر است.

اصلاح شیوه زندگی که ممکن است به بهبود خلق و خوی شما کمک کند شامل موارد زیر است:

  • ورزش منظم
  • گذراندن وقت با دوستان وعزیزان
  • داشتن رژیم غذایی سالم
  • مراقبه
  • پیروی از یک برنامه خواب ثابت

به یاد داشته باشید که علائم افسردگی مالیخولیا می تواند همه این موارد را بسیار دشوار کند. هنگامی که داروهای شما شروع به تأثیر می کنند، ممکن است شروع به کار این تغییرات را در برنامه روزانه خود آسان تر کنید.

گروه های حمایتی نیز ممکن است برای مدیریت علائم افسردگی مالیخولیا مفید باشند. با پزشک خود مشورت کنید تا تصمیم بگیرید که این گزینه مناسب تکمیل روند درمان شما است یا خیر.

احتمال خودکشی در بیمار مالیخولایی

اگر فکر می کنید شخصی در معرض خطر فوری آسیب رساندن به خود یا صدمه زدن به شخص دیگری است:

  1. با شماره اورژانس محلی خود تماس بگیرید.
  2. تا رسیدن کمک پیش فرد بمانید.
  3. اسلحه، چاقو، دارو یا هر چیز دیگری که خطرناک است، بردارید.
  4. به حرف هایش گوش کنید، اما قضاوت نکنید، بحث نکنید، تهدید نکنید یا داد نزنید.
  5. تا رسیدن کمک ممکن است زمانی طول بکشد و انجام موارد فوق احتمال خطر را کاهش می دهد.

مشاوره و درمان بیماری مالیخولیا را جدی بگیرید

افسردگی مالیخولیا می‌تواند تأثیر جدی بر کار، مدرسه، زندگی اجتماعی و خانواده شما داشته باشد. خوشبختانه مراکز درمانی و مشاوره روانشناسی متعددی وجود دارند که می‌تواند کمک کننده باشند. اگر علائم افسردگی دارید، با روان درمانگران کلینیک تراپیا یا پزشک خود مشورت کنید که می‌تواند علل دیگر را رد کند و گزینه‌های درمانی را توصیه کند که به شما در بازگرداندن تعادل کمک کند.