فاکتورهای اختلال شخصیت وسواسی جبری شاید به‌تنهایی ویژگی‌های مثبتی برای خیلی از افراد محسوب شوند. اختلال شخصیت وسواسی جبری دو مولفه مهم نظم و کمال‌گرایی افراطی را همراه خود دارد. همان طور که می دانیم یکی از لازمه‌های موفقیت در زمینه‌های مختلف زندگی نظم است. ما همچنین از سنین کودکی یاد می‌گیریم که همواره برای نظم اهمیت ویژه‌ای قائل باشیم.

از طرفی دیگر همیشه سعی می‌کنیم امورات زندگی را به بهترین شکل ممکن پیش ببریم و اکثرا میلی در مورد کامل و بی نقص بودن در شغل، تحصیل و به طور کلی زندگی شخصی و اجتماعی در ما وجود دارد. اما در اختلال شخصیت وسواسی اجباری ماجرا به همین جا ختم نمی شود و این ویژگی ها تا سر حد ناکارآمدی و از دست دادن ابعاد مهم زندگی فردی و اجتماعی پیش خواهند رفت. در این وضعیت است که آن را اختلال می نامند. در ادامه به بررسی ابعاد مختلف این اختلال، علائم، نشانه ها و راهکارهای درمانی آن می پردازیم. پس با ما همراه باشید.

اختلال شخصیت وسواسی جبری (OCPD) چیست؟

طبقه بندی بین المللی بیماریهای سازمان بهداشت جهانی (ICD) از عبارت اختلال شخصیت Anankastic برای کدگذاری و توصیف OCPD استفاده می کند. این کلمه از کلمه یونانی anankastikos به معنی “اجبار” گرفته شده است.

اختلال شخصیت وسواسی اجباری دو مولفه مهم نظم و کمال‌گرایی افراطی را همراه خود دارد.

دو ویژگی اصلی اختلال شخصیت وسواسی جبری (OCPD)، مشغله مفرط با نظم و ترتیب و کمال گرایی (حول هر چیزی از نظافت تا نظم) به قیمت از دست دادن انعطاف پذیری، گشودگی و کارآمدی، صرف نظر از تأثیر مخرب این ویژگی ها بر دیگران و روابط میان فردی شان است.

افراد مبتلا به OCPD سعی می کنند با توجه دقیق به قوانین، جزئیات بی اهمیت، لیست ها و روش ها، میل به کنترل خود را تا آنجا ادامه دهند که قسمت عمده فعالیت شان اغلب از بین می رود. آنها معمولا تمایل دارند در تلاش های خود انفرادی عمل کنند و به کمک دیگران بی اعتماد هستند و از این واقعیت غافل اند که دیگران اغلب در حین انجام وظایف و کارهای گروهی، از تأخیرهای به وجود آمده از این یکه­تازی و اهمال کاری های ناشی از وسواس آزرده می شوند.

این انعطاف ناپذیری همچنین می تواند با اجبار خود و دیگران به پیروی از اصول و استاندارد های اخلاقی بسیار سختگیرانه بر حوزه های اخلاقی و ارزشی تأثیر منفی بگذارد.

اختلال شخصیت وسواسی جبری (Obsessive–Compulsive Personality Disorder)، در منابع روانشناسی در دسته اختلالات شخصیت کلاستر C قرار می گیرد و افراد مبتلا به این اختلال، ترس و اضطراب را هم در کنار سایر علائم تجربه می‌کنند.

OCPD یکی از شایع ترین اختلالات شخصیت در جمعیت عمومی است که میزان شیوع آن بین 2 تا 8 درصد متغیر است. برخی از مطالعات نشان می دهد که اختلال شخصیت وسواسی در مردان بیشتر شایع است.

مقایسه اختلال شخصیت وسواسی OCPD با اختلال OCD

علیرغم شباهت نام ها OCPD و OCD تفاوت‌های زیادی با هم دارند؛ زیرا اختلال وسواس فکری-عملی (OCD) زیر شاخه اختلالات اضطرابی است، در صورتی که اختلال شخصیت وسواسی جبری (OCPD) زیر شاخه اختلالات شخصیت است.

افراد مبتلا به اختلالات اضطرابی مانند OCD، ممکن است دارای ویژگی هایی باشند که برخی از معیارهای اختلال شخصیت وسواسی-جبری را برآورده کند. با این وجود، افراد مبتلا به OCD درالگوی رفتاری شان مانند افراد مبتلا به OCPD عمل نمی کنند.

اصلی‌ترین تفاوت این دو اختلال در این است که افراد مبتلا به OCPD نمی‌دانند و نمی پذیرند که دارای مشکل هستند، از همین رو به فکر درمان خود هم نیستند. اما افرادی که دچار OCD هستند، نسبت به بیماری خود بینش نسبی دارند و درصد زیادی اقدام به درمان می‌کنند.

همان‌طور که در بخش قبلی اشاره شد، افرادی که دارای اختلال شخصیت وسواسی جبری هستند، از رعایت نکردن نظم و پیش نرفتن ایده­آل کارها طبق میل شان رنج می برند، اما افرادی که دارای اختلال وسواس فکری-عملی هستند، از افکار مزاحم خود رنج می‌برند و برای رهایی از این افکار، با اجباری غیر قابل کنترل دست به اقداماتی در جهت کاستن اضطرابشان می‌زنند.

علائم، نشانه ها و نحوه تشخیص اختلال شخصیت وسواسی اجباری

با توجه به معیارهای بالینی (راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی، ویرایش پنجم [DSM-5] برای تشخیص اختلال شخصیت وسواسی جبری، مراجعان باید از الگوی رفتاری زیر پیروی کنند:

الگوی مشغولیت با کمال گرایی، نظم و کنترل دیگران، خود و موقعیت ها. این الگو با حضور بیشتر از 4 مورد از موارد زیر تشخیص داده می شود:

  • توجه افراطی به جزئیات و قوانین، برنامه ریزی و لیست بندی امور
  • غفلت از اوقات فراغت و معاشرت با دوستان و فداکاری بیش از حد برای کار و بهره وری (بدون نیاز مالی)
  • رویکردی خسیسانه برای هزینه کردن برای خود و دیگران، زیرا آنها پول را به عنوان چیزی برای پس انداز جهت روز مبادا می دانند.
  • تلاش برای انجام کاری کامل که معمولا مانع از اتمام کار می شود.
  • وظیفه شناسی بیش از حد، سختگیری و انعطاف ناپذیری در مورد مسائل و ارزشهای اخلاقی.
  • احتکار و جمع آوری اشیاء فرسوده و بی ارزش (حتی آنهایی که ارزش احساسی ندارند)
  • عدم تمایل به تفویض اختیار یا کار گروهی (مگر اینکه افراد موافقت کنند که کارها را دقیقاً همانطور که آنها می خواهند انجام دهند).
  • رفتار سرد و روحیه‌‌ای بسیار جدی
  • کمال‌گرایی افراطی
  • دارای این تفکر که خودشان بهترین هستند و عیوب فقط برای دیگران است.
  • خود را موظف به دستور دادن می‌دانند.
  • وقت‌شناسی افراطی

این علائم باید در اوایل دوره بزرگسالی آغاز شده باشد.

تشخیص های افتراقی

اختلال شخصیت وسواسی را باید از اختلالات زیر متمایز کرد:

اختلال وسواس فکری-عملی (OCD): بیماران مبتلا به OCD هم وسواس (افکار تکراری، ناخواسته، مزاحم که باعث ایجاد اضطراب مشخصی می شود) و هم اجبار (رفتارها و اعمالی که احساس می کنند باید برای کاهش وسواس های مربوط به اضطراب خود انجام دهند) دارند. آنها اغلب از ناتوانی خود در کنترل تمایلات اجباری شان عذاب می کشند. افراد مبتلا به اختلال شخصیت وسواسی-اجباری، مشغله ذهنی زیادی با نظم دارند و ارزشها و رفتار آنها باهم سازگاری دارند.

اختلال شخصیت اجتنابی: انزوای اجتماعی مولفه مشترک دو اختلال شخصیت اجتنابی و وسواسی می باشد. با این حال انزوا در مبتلایان به اختلال شخصیت وسواسی-جبری بدلیل خودرأیی، کمال گرایی، بی اعتمادی به دیگران و اولویت دادن به کار و بهره وری به جای روابط است.

اختلال شخصیت اسکیزوئید: هر دو اختلال شخصیت وسواسی و اسکیزوئید با ظاهر رسمی در روابط بین فردی ظاهر می شوند. با این حال، انگیزه ها متفاوت است: بیماران مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوئید اساسا در ابراز صمیمیت ناتوان هستند. در مقابل، بیماران مبتلا به اختلال شخصیت وسواسی-اجباری به دلیل ناراحتی از احساسات، خودانتقادی و تعهد افراطی به کار، در انزوا قرار می گیرند.

دلایل بروز اختلال شخصیت وسواسی اجباری

دلایل و عوامل اختلال شخصیت وسواسی اجباری مانند اکثر اختلالات شخصیت، به‌طور قطعی مشخص نیست. اما به‌گفته کارشناسان، احتمالا دلایل بروز OCPD بیشتر نتیجه سبک فرزند پروری و وراثت است.

ابتلای یکی از اعضای نزدیک خانواده به این بیماری، خطر ابتلا را برای سایرین بیشتر می کند.

همچنین افرادی که والدین یا سرپرستان آنها اغلب در دسترس نبودند یا کنترل گر و دارای مشکلات هیجانی بودند نیز ممکن است در معرض خطر OCPD باشند.

با این حال، ممکن است فردی بدون هیچ یک از عوامل فوق مبتلا به OCPD تشخیص داده شود.

OCPD چه عوارضی دارد و چگونه می تواند بر روابط تاثیر بگذارد؟

کسانی که با فردی که دارای OCPD است زندگی می کنند، به طور کلی آن را یک تجربه چالش برانگیز می دانند. اعضای خانواده اغلب احساس می کنند که نمی توانند انتظارات فرد را برآورده کنند و مورد انتقاد مداوم قرار می گیرند.

همکاران نیز ممکن است در کار با فرد مبتلا به OCPD مشکل داشته باشند. فرد مبتلا به OCPD اغلب به تنهایی بسیار خوب کار می کند، اما ممکن است در کار بر روی پروژه های گروهی یا تیمی مشکل داشته باشد.

همکاران ممکن است متوجه شوند که فرد مبتلا به OCPD بسیار سخت گیر و انتقادی است و این مسئله گاهی اوقات می تواند منجر به از دست دادن شغل به دلیل درگیری شود.

همچنین یکی از خطرناک‌ترین عوارض اختلال شخصیت وسواسی OCPD، اعتیاد است؛ متاسفانه دیده ‌شده که بسیاری از افرادی که به الکل و مواد مخدر اعتیاد پیدا کرده­اند، دارای اختلال شخصیت وسواسی OCPD بوده­اند. از این رو می بایست این اختلال را جدی گرفت و با جدیت به‌دنبال درمان آن بود.

رویکردهای درمانی اختلال شخصیت وسواسی جبری (OCPD)

با توجه به اینکه افراد مبتلا به اختلال شخصیت وسواسی جبری، بیماری و مشکل خود را قبول ندارند، بهتر است از ابتدای روند درمان، همسر یا شخص نزدیک به فرد مبتلا، کاملا در جریان این اختلال و روند درمان آن باشد و او را همراهی کند تا از این چالش با موفقیت بیرون آید. در ضمن باید توجه داشت در طول درمان، تا جایی که می‌شود نباید با بیمار بحث و جدل کرد.

رویکرد های درمانی اختلال شخصیت وسواسی-جبری شامل روش های رواندرمانی و رفتار درمانی می باشد.

درمان عمومی اختلال شخصیت وسواسی جبری همانند سایر اختلالات شخصیت است. همچنین پروسه درمان همراه با سختی، لجبازی و نیاز به کنترل بیمار، پیچیده می شود که می تواند برای درمانگران خسته کننده باشد.

درمان OCPD آسان نیست. حتی زمانی که فرد برای درخواست کمک آماده است. اما اگر فرد مایل به درخواست کمک باشد و آن را بپذیرد، درمان می تواند مثمر ثمر باشد.

دو رویکرد روان درمانی پویشی (Psychodynamic psychotherapy) و رفتار درمانی شناختی (CBT) می تواند به بیماران مبتلا به اختلال شخصیت وسواسی کمک کند.

رفتاردرمانی شناختی (CBT)

با مطالعات گسترده ای که در زمینه بهبود نقایص شخصیت و کاهش سطح اضطراب و افسردگی در این بیماران انجام شده، به نظر می رسد معتبر ترین درمان برای OCPD، درمان شناختی (CT) یا رفتاردرمانی شناختی (CBT) است. CBT با افزایش سازگاری، برونگرایی و کاهش روان­رنجوری همراه است. همین طور به نظر می رسد در رابطه با کاهش علائم افسردگی در این جمعیت، روان­درمانی بین فردی با نتایج بهتری همراه بوده است.

روان درمانی پویشی (Psychodynamic psychotherapy)

درمان های سایکوداینامیک از اصول روانکاوی و درمان متمرکز بر انتقال استفاده می کنند. در درمان های پویشی، هدف این است که با فهم افکار ناخودآگاه به بیماران کمک شود تا ارتباط بین تجربیات گذشته و هیجانات و اعمال فعلی را درک کنند.

نظریه­ پردازان در این رویکرد، معتقدند که نیاز به کمال­گرایی و کنترل، ناشی از تمایل به توجه یا پذیرش والدینی است که در دسترس نبودند یا بیش از حد کنترل گر بوده­اند. گمان می رود استفاده از این اتصال می تواند تغییرات مورد نیاز را در مهار این اختلال ایجاد کند.

در این روش افراد می آموزند که برای پیشرفت نیاز به بینش در مورد شرایط خود دارند. مشکل این است که افراد مبتلا به OCPD معمولاً بینش و آگاهی ضعیفی در مورد خود و شرایطشان دارند و معمولاً دیگران را به خاطر رفتار خود، سرزنش می کنند که این مسئله می تواند از موانع درمانی به شمار بیاید.

دارودرمانی (Medication)

دارودرمانی برای بیمارانی که چالش زیادی با اختلال OCPD دارند، در مقطعی مناسب است؛ اما با توجه به اینکه دارو به تنهایی نمی‌تواند این اختلال را به صورت کامل رفع کند، بهتر است تمرکز اصلی درمان از طریق روش هایی باشد که به‌صورت مستقیم با روانشناس و مشاور در ارتباط است. دارودرمانی با استفاده از مهارکننده های بازجذب مجدد سروتونین (SSRIs) ممکن است مفید باشد.

تمرینات آرمیدگی (Relaxation exercises)

آرام بودن یک مهارت است؛ از این رو هر مهارتی نیازمند آموزش خاص خود است. از جمله آموزش‌ها و تمریناتی که می‌تواند اثرگذار باشد، مدیتیشن، بهوشیاری(ذهن آگاهی یا مایندفولنس)، یوگا، تنفس عمیق و سایر فعالیت های ذهن-بدن است؛ در آموزش آرمیدگی، تکنیک‌هایی استفاده می‌شود تا با کاهش استرس، تنش و اضطراب، بتوان اختلالاتی مانند OCDP را کنترل کرد.

در انتها شایان ذکر است که درمان اختلال شخصیت وسواسی جبری نیز همانند سایر انواع اختلال شخصیت بسیار زمانبر و نیازمند صبر و صرف وقت و انرژی بسیار بالایی است و کوچکترین پیشرفت در این زمینه می تواند منجر به افزایش کیفیت زندگی مراجعان و خانواده هایشان گردد.

مشاورین ما

در این مقاله به علائم، نشانه ها و راه‌های درمان اختلال شخصیت وسواسی جبری پرداختیم. همان‌طور که می دانید متاسفانه افرادی که به اختلال شخصیت وسواسی اجباری مبتلا هستند، در مورد مشکلات رفتاری خود پذیرش ندارند و این موضوع می‌تواند چالش برانگیز باشد. از همین رو پیشنهاد می‌شود افراد نزدیک به شخص بیمار موضوع را جدی بگیرند و پیگیر درمان باشند.

کمک درمانی برای اختلال شخصیت وسواسی-جبری می تواند در دراز مدت موثر باشد.

ما در کلینیک تراپیا با داشتن تیمی از بهترین روانشناسان و مشاوران، در تلاش هستیم تا مشکلات مختلف افراد مانند اختلال شخصیت وسواسی جبری را بررسی و درمان کنیم تا افراد بتوانند به زندگی شخصی و اجتماعی خود، سلامت بیشتری هدیه کنند.